تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44789
بازدید دیروز : 113413
بازدید هفته : 192573
بازدید ماه : 190502
بازدید کل : 1799700
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399

ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ چرا ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧمی‌شوی؟ پندهای رجبعلی خیاط را در ادامه بخوانید.

رجبعلی خیاط,داستان آموزنده

رجبعلی خیاط یکی از عارفان بزرگ در شهر ری بود که بسیار آدم با ایمان و باتقوایی بود و در این شهر بزرگترین معتمد به شمار میرفت و هرکسی که مشکلی داشت به نزد او می امد و مشکلش را حل میکرد.

وی چشم برزخی داشت و باطن مردم را میدید و هرکسی به نزدش می امد و اگر دروغ میگفت میفهمید و میتوانست بسیاری از اتفاقاتی که در آینده می افتد را پیش بینی کند.

او به مردم پندها و راهکارهایی میداد که مشکلاتشان به سرعت رفع میشد و شهرتش به همه جای ایران رسیده بود و از شهرهای دور برای دیدن وی می امدند.

پندهای رجبعلی خیاط

گویند یکی از مریدانش ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ چرا ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧمی‌شوی؟ چگونه توانستی سالها با پاکی زندگی کنی و اینقدر زندگی آرامی داشته باشی؟ چرا هیچوقت از اینکه در دکان شما مشتری بیاید یا نیاید نگران نیستی؟

رجبعلی خیاط پاسخ داد زندگی ام را بر ۵ پایه بنا کرده امک

۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ۵ ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ. /مجله مراحم

رجبعلی نکوگویان متولد شهر ری مشهور به شیخ رجبعلی خیاط از عارفان مشهور است.

پدرش، مشهدی باقر، پیشه‌ور بود. رجب علی نکوگویان در روز دهم شهریور ۱۳۴۰ هجری شمسی و در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

او را از عارفان و اهل باطن دانسته‌اند و گفته شده که توانایی شناسایی باطن افراد (در اصطلاح شیعی: چشم برزخی) را داشته است. قبر او در ابن‌بابویه تهران است.

رجبعلی خیاط

 

موضوعات مرتبط: بااندکی تامل
برچسب‌ها: بااندکی تامل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399

 

سید و زن بدکاره,ماجرای زن فاحشه کنار خیابان و آقا سید

ماجرای زن فاحشه کنار خیابان و آقا سید

 

ایام محرم بود مساجد همه شلوغ بود و مردم به عزاداری میپرداختند و تازه روز عاشورا تمام شده بود.

 

آقاسید مهدی بعد از روضه خوانی از منبر پایین آمد و چند تا بچه بسیجی به استقبالش امدند و او را همراهی کردند.

 

حاج شمس الدین بانی مجلس، پولی درون پاکت گذاشت و به طرف آقا سید رفت و او را تا جلوی درب مسجد رساند و پاکت را در جیب آقا سید گذاشت و گفت: آقا سید مبلغ ناقابلی است اَجرت با اباعبدالله الحسین…ماجرای زن فاحشه

 

آقا سید گفت دستت درد نکنه حاجی

 

سید هم طبق معمول پاکت را باز نکرد چون خیلی وقت بود حساب و کتاب را گذاشته بود بر عهده آن بالاسری.

 

حاج شمس الدین بلند صدا زد: حاج مرشد بیا آقا سید رو تا منزل همراهی کن

 

حاج مرشد یک پیرمرد لاغر اندام و کوتاه قد بود که سرایداری مسجد را میکرد و با آقا سید راهی منزل شد.

 

هر دو راهی شده بودند تا اینکه رسیدند به لاله زار و یک زن جوان را دیدند که زیر تیر چراغ برق ایستاده بود.

 

زنی جوان که مانتویی خیلی کوتاه پوشیده بود البته مانتو بود بلوز بود و یک جوراب شلواری نازک هم پوشیده بود و لب هایش از سرخی برق میزد.ماجرای زن فاحشه

 

آقا سید به حاج مرشد گفت: حاج مرشد

 

+ جانم آقا سید

 

–  آنجا را میبینی؟ آن خانمه

حاجی که انگار تازه حواسش جمع آن طرف خیابان شده بود، زود سرش را انداخت پایین.

 

استغفرالله ربی و اتوب‌الیه…

 

سید انگار فکرش جای دیگری است…

 

+حاجی، برو صدایش کن بیاید اینجا.

 

حاج مرشد انگار که درست نشنیده باشد، تند به سیدمهدی نگاه می‌کند:

 

–  حاج آقا، یعنی قباحت نداره؟! من پیرمرد و شمای سید اولاد پیغمبر! این وقت شب… یکی ببیند نمی‌گوید اینها با این فاحشه چه کار دارند؟ سبحان الله…

 

سید مکثی کرد و گفت:

 

بزرگواری کنید و ایشون رو صدا کنید. به ما نمی‌خورد مشتری باشیم؟!

 

حاج مرشد، بالاخره با اکراه راضی می‌شود. اینبار، او مضطرب این طرف و آن طرف را نگاه می‌کند و سمت زن می‌رود.

 

زن که انگار تازه حواسش جمع آنها شده، کمی خودش را جمع و جور می‌کند.

 

به قیافه‌شان که نمی‌خورد مشتری باشند! حاج مرشد، کماکان زیرلب استفرالله می‌گوید.

 

– خانم! بروید آنجا! پیش آن آقاسید. باهاتان کاری دارند.

 

زن، با تردید، راه می‌افتد.

 

حاج مرشد، همانجا می‌ایستد. می‌ترسد از مشایعت آن زن!…

 

زن چیزی نمی‌گوید. سکوت کرده. مشتری اگر مشتری باشد، خودش…

 

دخترم! این وقت شب، ایستاده‌اید کنار خیابان که چه بشود؟

 

شاید زن، کمی فهمیده باشد! کلماتش قدری هوای درد دل دارد، همچون چشم‌هایش که قدری هوای باران:

 

حاج آقا! به خدا مجبورم! احتیاج دارم…

 

سید؛ ولی مشتری بود!

 

پاکت را بیرون می‌آورد و سمت زن می‌گیرد:

 

این، مال صاحب اصلی محفل است! من هم نشمرده‌ام. مال امام حسین(ع) است…

 

تا وقتی که تمام نشده، کنار خیابان نایست!…

 

سید به حاجی ملحق می‌شود و دور…

 

انگار باران چشم‌های زن، تمامی ندارد…

 

*چندسال بعد…نمی‌دانم چندسال… حرم صاحب اصلی محفل!

 

سید، دست به سینه از رواق خارج می‌شود. زیر لب همینجور سلام می‌دهد و دور می‌شود. به در صحن که می‌رسد،

 

نگاهش به نگاه مرد گره می‌خورد و زنی به شدت محجوب که کنارش ایستاده.

 

مرد که انگار مدت مدیدی است سید را می‌پاییده،نزدیک می‌آید و عرض ادبی.

 

زن بنده می‌خواهد سلامی عرض کند.

 

مرد که دورتر می‌ایستد، زن نزدیک می‌آید و کمی نقاب از صورتش بر می‌گیرد

 

که سید صدایش را بهتر بشنود. صدا، همان صدای خیابان لاله زار است و همان بغض:

 

آقا سید! من را نشناختید؟ یادتان می‌آید که یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید؟ همان پاکت…

 

آقا سید! من دیگر… خوب شده‌ام!

 

این بار، نوبت باران چشمان سید است…

 

سید مهدی قوام,سید و زن بدکاره,ماجرای زن فاحشه کنار خیابان و آقا سید

 

سید مهدی قوام ـ از روحانی های اخلاقی دهه ۴۰ تهران ـ یکی تعریف می‌کرد: روزی که پیکر سید مهدی قوام را آوردند

 

قم که دفن کنند،

 

به اندازه‌ی دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه کلاه شاپویی و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر کرده بودند.

 

زار زار گریه می‌کردند و سرشان را می‌کوبیدند به تابوت…

 

 

منبع: خبرگزاری فارس

 

موضوعات مرتبط: بااندکی تامل
برچسب‌ها: بااندکی تامل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399

داستان ابوعلی سینا و باسن دختر لگن شکسته را در بخش داستان های کوتاه مجله مراحم بخوانید.

داستان ابوعلی سینا و باسن دختر لگن شکسته

ابوعلی سینا یکی از پزشکان بزرگ ایرنی بود که آوازه جهانی داشت و در زمان خود بیماری هایی را درمان میکرد که سالهای لاعلاج بود و قربانی های زیادی را میگرفت.

این پزشک نامدار ایرانی با داروهای گیاهی بسیاری از بیماری ها را درمان میکرد و با دستورالعمل هایی که هنوز هم در دنیای پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد به معالجه بیماران میپرداخت.

داستان زیر یکی از اقداماتی است که برای درمان یک بیمار انجام داده که هوش و ذکاوت او را نشان میدهد.

 

موضوعات مرتبط: بااندکی تامل
برچسب‌ها: بااندکی تامل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399
داستان‌ هاروت‌ و ماروت‌ چیست؟

داستان‌ هاروت‌ و ماروت‌ چیست؟

«هاروت» و «ماروت» نام دو فرشته الهی است که در سرزمین بابل که در سحر و جادوگری فرو رفته و برای مردم مشکلات بسیار ایجاد نموده بود، به صورت انسان مأمور شدند تا این مشکل را رفع کنند، اما عده ای به جای این که با کلید آنان قفل زندگی را بگشایند، با آن کلید اقدام به قفل نمودن زندگی دیگران و ایجاد مشکل برای سایرین نمودند.
در تفاسیر مختلف و داستان هایی که در این خصوص نقل شده، خرافات بسیاری وارد گردیده که گاه تا حد بیان امور موهن نیز پیش رفته اند.
اما از منابع و احادیث اسلامی جریان منطقی و صحیحی استفاده می شود که در تفاسیری مانند «مجمع البیان»، «نمونه» و «المیزان» در دسترسند و خلاصه آن این است که:
«در سرزمين بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسيد و باعث ناراحتى و ايذاء مردم گرديده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت كه عوامل سحر و طريق ابطال آن را به مردم بياموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر كنار دارند.
ولى اين تعليمات بالاخره قابل سوء استفاده بود، چرا كه فرشتگان ناچار بودند براى ابطال سحر ساحران طرز آن را نيز تشريح كنند، تا مردم بتوانند از اين راه به پيشگيرى پردازند، اين موضوع سبب شد كه گروهى پس از آگاهى از طرز سحر، خود در رديف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه ‏اى براى مردم شدند.
با اين كه آن دو فرشته به مردم هشدار دادند كه اين يک نوع آزمايش الهى براى شما است و حتى گفتند: سوء استفاده از اين تعليمات يک نوع كفر است، اما آن ها به كارهايى پرداختند كه موجب ضرر و زيان مردم شد»(1)
درباره این دو فرشته داستان های جعلی نیز وجود دارد که تفسیر «نمونه» آن را بیان و نقد نموده است:
«آنان دو فرشته بودند، خداوند آن ها را براى اين به زمين فرستاد تا بدانند اگر آن ها نيز جاى انسان ها بودند از گناه مصون نمى‏ ماندند، و خدا را معصيت مى‏ كردند، آن ها هم پس از فرود آمدن به زمين مرتكب چندين گناه بزرگ شدند و به دنبال آن افسانه ‏اى در باره ستاره «زهره» نيز ساختند. همه اين ها بى اساس و جزء خرافات است و قرآن از اين امور پاک مى ‏باشد و اگر تنها در متن آيات فوق بينديشيم خواهيم ديد كه بيان قرآن هيچ ارتباطى با اين مسائل ندارد.»(2)
در تفسیر شریف «المیزان» نیز بعد از بیان اختلافات میان مفسران و بیان نظرات آن ها، نهایتا مرحوم علامه نظر خود را نسبت به این آیه شریفه بیان می کنند:
«آيه شريفه مي خواهد يكى ديگر از خصائص يهود را بيان كند و آن متداول شدن سحر در بين آنان است، و آن را به سليمان نسبت می دادند، چون اينطور مى ‏پنداشتند، كه سليمان آن سلطنت و ملک عجيب را، و آن تسخير جن و انس و وحش و طير را، و آن كارهاى عجيب و غريب و خوارقى كه می كرد، به وسيله سحر كرد، كه البته همه آن معلومات در دست نيست، مقدارى از آن به دست ما افتاده، يک مقدار از سحر خود را هم به دو ملک بابل يعنى هاروت و ماروت نسبت می دهند، و قرآن هر دو سخن ايشان را رد می كند، و می ‏فرمايد: آن چه سليمان می ‏كرد، به سحر نمی كرد و چطور ممكن است سحر بوده باشد، و حال آن كه سحر كفر به خدا است، و تصرف و دست اندازى در عالم به خلاف وضع عادى آن است.»(3)

پی نوشت ها:
1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دهم، 1371، ج 1، ص 374
2. تفسیر نمونه، همان، ص 375
3. با تلخیص، طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، جامعه مدرسین قم ـ دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374، چاپ پنجم، ج1، ص 353

 

موضوعات مرتبط: سئوالات ویژه
برچسب‌ها: سئوالات ویژه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399
داستان ‌گاو بنی‌ اسرائیل را بطور اختصار بفرمایید.

داستان ‌گاو بنی‌ اسرائیل را بطور اختصار بفرمایید.

جریان گاو بنی اسرائیل که ذیل آیات 67 تا 73 سوره مبارکه بقره بیان شده است، داستانی جالب و پر نکته و درس آموز است. این داستان در تورات هم آمده است اما بنحو یک حکم نه یک ماجرا و جریان.

«ماجرا (آن گونه كه از قرآن و تفاسير بر مى ‏آيد) چنين بود كه يک نفر از بنى اسرائيل به طرز مرموزى كشته مى‏ شود، در حالى كه قاتل به هيچ وجه معلوم نيست.

موضوعات مرتبط: سئوالات ویژه
برچسب‌ها: سئوالات ویژه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 6 / 7 / 1399
چطور می شود معنی این آیات را توجیه کرد؟

در چند آیه از قرآن مثل (طور/5؛ غاشیه/18؛ الرحمن/7) موضوع بالا بردن آسمان مطرح شده؛ با توجه به این که در فضا بحث بالا بودن معنی ندارد و در واقع آسمان بالای سر ما نیست، چطور می شود معنی این آیات را توجیه کرد؟

موضوعات مرتبط: سئوالات ویژه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(2)

سلاح جنگی

سوال دوم:آیا برای دفاع لازم بود که حتماً دست به سلاح ببریم و این همه کشته بدهیم؟

پاسخ: شما با تجاوزگری روبرو بودید که آمده تا تمامیت ارضی و استقلال و هویت شما را از بین ببرد، صدام پیش از حمله‌ی سراسری‌اش به ایران اسلامی قرارداد 1975 الجزایر را که بین عراق و ایران بسته شده بود پاره کرد و بعد گفت با ایران همین کار را خواهیم کرد این تصویر توسط تلویزیون عراق در همان سال‌های اولیه پخش شد، شما با تجاوزگری روبرو بودید که اهل منطق و گفتگو نبود مردم کشورش (مردم حلبچه) را آن گونه مورد تعرض بمباران شیمیایی قرار داد علما و مراجع شیعه‌ی عراق را در سپاه‌چال‌ها و زندان‌های مخوف و وحشتناک زندانی کرده بود و دسته‌دسته آنها را در گورهای دسته‌جمعی به شهادت می‌رساند حالا خودتان انصاف بدهید با چنین فردی آیا جز با سلاح می‌شد برخورد کرد؟ آیا عقل و منطق در مبنای فکری او جای داشت؟ آری ما شهید دادیم ولی ما مگر در حمله و تعرض به خاک کشوری کشته داده بودیم؟ خیر ما شهید دادیم چون می‌خواستیم از خاک و ناموس و دین کشورمان دفاع کنیم، مگر امام حسین(ع) برای حفظ مکتب توحید شهید نشد و مگر یاران باوفایش برای ماندگاری دین خدا، خون خود را نثار آبیاری درخت انقلاب نکردند، بنابراین شهدای ما شهید شده‌اند چون می‌خواستند من و شما بعد از 20 سال که از پایان جنگ می‌گذرد نظاره‌گر امروز عراق باشیم که امام و رزمندگان ما چه کردند و صدام و ارتش بعثی عراق چه کردند؟ آزادی و امنیت و آرامش امروز ما مرهون ایثارگی شهیدان دیروز است. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

سلاح جنگی

سوال سوم:اگر در تحریم بودیم پس چگونه اسلحه بدست می‌آوردیم؟

پاسخ: ما در دفاع مقدس و در شرایط تحریم به 2روش نیازهای جنگی‌مان را تأمین می‌کردیم. روش اول این بود که ما از برخی کشورها که در جنگ بی‌طرف بودند و به دنبال فروش سلاح‌‌هایشان بودند عقد قرارداد می‌بستیم و از آنها سلاح خریداری می‌کردیم البته چون آنها ممکن بود تحت فشار کشورهای سلطه‌گری قرار بگیرند لذا معمولاً با سر و صدا این کار انجام نمی‌شد به تعییر دیگر که جیب دنیا آنقدر گشاد بود که شما بتوانید نیازهای تسلیحاتی خود را خریداری کنید. روش دوم و مهمتر این بود که تحریم باعث شد ما با نگاهی به منابع داخلی رویکرد خود اتکایی را پیشه خود کنیم و آرام آرام با گام‌های حساب شده توانستیم بخش‌هایی از نیازهای تسلیحاتی‌مان را با اتکاء به دانش و تخصص بومی تامین نماییم. درست همان کاری که در بحث خودکفایی غنی‌سازی اورانیم و انرژی هسته‌ای انجام داده و دنیا را شگفت‌زده توانمندی و دانش و تخصص ایرانی کردیم. غنیمت‌های جنگی نیز بخش دیگری از توانمندی ما را شامل می‌شد.

منبع:راه میانه

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(3)

صدام و رامسفلد

سوال چهارم:

آیا صدام در اعمال جنگ علیه ایران اسلامی تنها بود یا حامیانی هم داشت؟

پاسخ: آمریکا  محرک و مشوق اصلی صدام برای حمله به ایران اسلامی بود، انگلیس، رژیم صهیونیستی، آلمان، فرانسه، شوروی و ایتالیا از عمده‌ترین کشورهای اروپایی حامی صدام بودند در میان کشورهای مرتجع منطقه نیز عربستان، مصر، اردن، کویت، امارات، بحرین و هم‌چنین سومالی و سودان از عمده‌ترین کشورهایی بودند که با پول و نفت و ارسال نیروی انسانی در قالب سرباز به کمک صدام  شتافته بودند در میان اسیرانی که از عراق گرفتیم بیش از 10 ملیت وجود داشت و این خود گویای تنها نبودن صدام و ارتش بعثی عراق بود. بعدها مشخص شد نزدیک به چهل کشور مستقیم یا غیرمستقیم صدام را در جنگ علیه ما یاری رساندند.

پذیرش قطعنامه ی 598 شورای امنیت

سوال پنجم:

با آنکه می‌توانستیم پیروز شویم چرا قطعنامه 598 را پذیرفتیم؟

پاسخ: علت پذیرش قطعنامه 598 که از سوی امام راحل به عنوان جام زهر تلقی شد این بود که رژیم بعثی عراق و حامیان صدام به این نتیجه رسیده بودند که تداوم جنگ منجر به برتری رزمندگان ایرانی شده و باید هر چه زودتر جنگ را خاتمه دهند تا از پیروزی کشور ایران جلوگیری کنند، مقارن با این استراتژی، صدام خلق و خوی وحشیانه خود را عیان‌ترکرد، شدت بخشیدن به حملات موشکی علیه‌ شهرها و مناطق مسکونی با هدف وارد کردن  مردم در مصائب جنگ و بالتبع فشار مردمی به نظام اسلامی برای پذیرش قطعنامه 598، حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس در آسمان خلیج‌فارس و به شهادت رساندن 290 زن و کودک و پیر و جوان، استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی، همگی حاکی از این بود که صدام به هر قیمتی می‌خواهد جنگ به لحاظ نظامی به نفع ایران پایان نپذیرد.

یکی از علل پذیرش قطعنامه 598 این بود که مملکت به لحاظ اقتصادی، با توجه به پایین آوردن قیمت نفت توسط سلطه‌گران، در شرایطی قرار گرفته بود که به اذعان کارشناسان، تداوم دفاع مقدس، محتاج هزینه‌های سنگینی بود که شرایط آن زمان پاسخ‌گوی این هزینه‌ها نبوده است. به هر حال مجموعه‌ای از شرایط بیرونی و درونی باعث شد تا قطعنامه 598 توسط امام راحل پذیرفته شود. نکته مهم دیگر تصمیم قطعی آمریکا برای مستقیم وارد شدن در جنگ بود؛ چنانچه ناوگان او در خلیج فارس به حرکت در آمده بودند و جنگ مستقیم با آمریکا با توجه به شرایطی که برخی از مسئولین سیاسی برای ایران ترسیم کرده بودند، امکان پذیر نبود.

 

سوال ششم:

تکلیف غرامت‌های ما از عراق بالاخره چه می‌شود؟

پاسخ: اگر چه پی‌گیری برای دریافت غرامت معین شده از سوی کمیته تعیین غرامت سازمان ملل که معادل1000 میلیون دلار اعلام شده حق مسلم و قطعی ایران می‌باشد اما با توجه به اینکه شرایط حکومتی و روند سیاسی ساختار فعلی عراق به کل متفاوت از دوران دفاع مقدس می‌باشد پی‌گیری این‌ خواسته در شرایط فعلی خیلی به مصلحت نیست، مضاف بر آنکه دولت نوری مالکی به لحاظ امنیتی با مخاطرات سنگین تروریستی در این کشور روبرو می‌باشد.

بنابراین پاسخ این است که اگر چه اصل موضوع برای دریافت غرامت به جای خود پابرجاست اما مقطع فعلی به لحاظ سیاسی و حقوقی در دولت عراق مستعد برای این درخواست نیست و باید در شرایط مناسب‌تری که می‌تواند آینده‌ای نزدیک یا دور باشد عنوان گردد.

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(4)

چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟

سوال هفتم:

علت ادامه جنگ پس از باز‌پس‌گیری و فتح خرمشهر چه بود؟

پاسخ: برای پاسخ دقیق به این سوال بهتر است به اظهارات سرلشگر پاسدار دکتر رحیم صفوی مشاور مقام معظم رهبری در نیروهای مسلح اشاره کنیم که دلایل زیر را برای این علت ذکر کرده‌اند.

1- گرفتن زمان و امتیاز از دشمن. پس از خاتمه عملیات بیت‌المقدس، جمهوری‌اسلامی ایران در برتری آشکار قابل ملاحظه‌ای از قدرت رزمی نسبت به عراق قرار داشت، آهنگ شتاب‌دار دوره تناوب عملیات‌ها و موفقیت‌ها تصاعدی عملیات‌های تهاجمی رزمندگان نشان‌گر روند مثبت و رو به رشد پیروزی‌ها نمایانگر دورنمای روشن و درخشانی بود که در آن پیش‌‌بینی می‌شد ادامه دفاع مقدس به کسب پیروزی‌های بزرگ‌تر و احقاق حقوق ملت ایران خواهد رسید.

از طرف دیگر عراق که در حالت انفعال قرار گرفته بود برای خروج از بن‌بست ایجاد شده به کسب زمان‌ نیاز داشت تا قوای تحلیل رفته خود را مجدداً بازیابی کند و متعاقباً از دست دادن زمان برای نیروهای ما به مفهوم ایجاد تزلزل روحی دراراده‌ها و سست کردن باورهای مردم به ادامه مقاومت و تنبیه متجاوز در جنگ بود لذا ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مفهوم ایجاد فرصت مناسب برای دشمن و از دست دادن فرصت خود برای ما بود.

2- نبود هیچ تضمین بین‌المللی برای احقاق حقوق ایران در واقع هیچ‌ساز و کار تضمین‌کننده و اطمینان بخشی از سوی نهادهای بین‌المللی مثل شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری یک صلح شرافتمندانه و عادلانه وجود نداشت و هیچ اقدامی حتی صدور قطعنامه‌ای هم از طرف این شور انجام نشده بود. در چنین فضایی که دشمن همه ابزارهای تقویت را در شرایط توقف جنگ در اختیار داشت و بازیابی قدرت وی مشروط به توقف و رکود در جبهه‌ها بود و شرط تقویت ما حرکت و پیشروی بود هنوز هیچ الزام قانونی بین‌المللی برای توقف و خاتمه جنگ وجود نداشت. بنابراین واگذاری این فرصت به دشمن آیا جز ایجاد سهولت برای شکل‌دهی به یک آرایش سیاسی و نظامی سازمان یافته و مجدد برای تهاجم دشمن نبود؟

3- عدم اطمینان به دشمن، متجاوز و احتمال تجاوز مجدد او حوادث پس از پذیرش قطعنامه 598 موید این نظریه است زیرا فقط 3 روز پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، ارتش عراق وقتی در محاسبات خود به این نتیجه رسید که می‌تواند تهاجم مجددی را برای اشغال مجدد خرمشهر آغاز کند این تهاجم را هم در جنوب و هم در غرب کشور مجدداً انجام داد، که البته حملات متقابل شجاعانه، عاشورایی و حماسه‌ساز رزمندگان اسلام، مجدداً وی را مجبور به فرار به آن سوی مرزهای بین‌المللی کرد. در حقیقت توقف ایران در جنگ بعد از خرمشهر مخاطرات بالقوه و وسیعی را برای ایران اسلامی به همراه داشت چرا که با توجه به شخصیت نامطمئن صدام و عدم اعتماد و اطمینان به مواضع سیاسی حزب بعث عراق و سیال بودن رفتار سیاسی این رژیم هیچ چشم‌انداز روشن و اطمینان‌بخشی از صلح وجود نداشت.

پیکر مطهر شهید

سوال هشتم:

این همه مردم عراق، فرزندان ما را کشتند پس چرا الآن با عراقی‌ها رابطه دوستانه داریم؟

پاسخ فرزندان این مرز و بوم به دست ملت عراق کشته نشدند که ملت عراق خود قربانی سیاست‌های دیکتاتور مآبانه صدام بوده است فرزندان ما به دست کسانی به شهادت رسیدند که همین امروز هم دشمنی خود را با شیعه طرفدار اهل بیت‌ (ع) با بمب‌گذاری‌ها نشان می‌دهد یعنی حزب بعث که ستون فقرات ناامنی‌های فعلی در عراق می‌باشد. دولت بعثی عراق نه فقط رزمندگان ایران اسلامی را بلکه فرزندان غیور و مبارز ملت خود را در سیاه‌چال‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به قتلگاه برد و امروز دیکتاتور عراق به سزای بخشی از جنایات خود در این دنیا رسیده و اعدام شده، دلیلی برای عدم آشتی و دوستی دو ملت و دو دولت شیعه پیرو امام حسین (ع) وجود ندارد، ما امروز با ملتی روابط دوستانه داریم که در انتخابات قانون اساسی و مجلس و دولت، بهترین مسیر را انتخاب کرده، مسیر پیاده شدن احکام ناب اسلام، با ملتی روابط  دوستانه داریم که تا دیروز دربند بود و امروز رهیده از ستم بعثی‌هاست، با ملتی ارتباط داریم که به انقلاب اسلامی ایران علاقه دارد و پیرو خط رهبری و مرجعیت عراق یعنی آیت‌الله سیستانی است، چنین ملتی حتماً سزاوار برقراری روابط دوستانه و مساعدت هستند. به علاوه ملت عراق امروز در مقابل دشمن اصلی ما آمریکا سینه سپر نموده‌‌اند و فرصت از این جنایتکار برای پرداختن به ایران از بُعد نظامی و حتی سیاسی ربوده‌اند؛ پس مستحق حمایت و همرهی‌اند.

سوال نهم:

معمولاً در کشور ما فقط در هفته دفاع مقدس به این موضوع پرداخته می‌شود و در طول سال کمتر از این افتخار آفرینی‌ها یاد می‌شود؛ علت چیست؟

پاسخ: البته از یک نگاه، این گله‌مندی وارد است چرا که پردازش 8 سال دفاع مقدس در یک هفته، آن هم برای نسلی که فقط از دفاع مقدس چیزهایی را شنیده فرصت کافی و مطلوبی نیست ولی از یک نگاه دیگر می‌توانیم بگوییم دفاع مقدس یک لایه سخت‌افزاری داشت که همان 8 سال جنگ بود و یک لایه نرم‌افزاری داشت که در واقع همان روح معنوی حاکم بر این دوران بود، به نظر می‌رسد می‌توان این لایه را عمیق‌تر کرد و به آن پرداخت که البته معمولاً در مناسبت‌هایی مثل هفته بسیج، فتح خرمشهر، روز پاسدار، و سالگرد پذیرش قطعنامه 598 به این موضوعات پرداخته می‌شود ولی به هر حال نسل جوان تشنه که مشتاق شنیدن بیشتر است باید توسط نسل جنگ دیده بیشتر توجیه شوند که این امر درستی است و غفلت از این موضوع تبعات خسران‌آوری خواهد داشت.

منبع:راه میانه

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

بهشت و دوزخ

راه رستگاری

 
برای دستیابی وی به سعادت حقیقی، به تجارتی پرسود دعوتش می کند که نه تنها احتمال منفعت و دفع ضرر، زیرا این تجارت نه تنها سودآور است بلکه عذاب الیم را نیز برطرف تعبیر قرآن انسان در پی دستیابی به ظواهر دنیاست در حالی که خداوند آخرت را برای او حق است به انسان این اطمینان را می دهد که تمام وعده های الهی تحقق خواهد یافت و انسان را به سوی دوزخ سوق می دهد و تنها کسانی می توانند از میدان این جاذبه در جمله این خصوصیات صدق و راستی است که در آیه /119 مائده اینگونه به آن اشاره خداوند از او و خشنودی او از خداست و این خود رستگاری بزرگی است. آیاتی که در آن اشاره به این مطلب می کند، آیه 20 سوره حشر است که در آن سوره والعصر است که می فرماید: قطعا همه انسانها زیانکارند، آنان سرمایه های وجودی
موضوعات مرتبط: بهشت
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

زنان کمتر از مردان به بهشت می روند؟

فرشتگان (4)

 منبع : معارف قرآن (3- 1) , مصباح یزدی ، محمد تقی

در عالم آخرت

باری، مجموع آیات مربوط به فرشتگان، دلالت دارد بر اینکه در میان ملائکه، برخی حاملان عرش هستند یا در اطراف آن می باشند، برخی دیگر وحی را به پیامبران می رسانند، بعضی، تدبیر امور عالم به دست آنها انجام می شود از جمله قبض روح می کنند، اعمال را می نویسند، به مؤمنین بشارت می دهند و...این ها همه مربوط به عالم دنیا بوده، ازین عالم به بعد چطور؟

باید گفت: ملائکه در عالم برزخ هم هستند، زیرا وقتی که ملائکه ای وجود دارد که در حال احتضار بر مؤمنین بشارت می دهند، می دانیم که احتضار هنگامی است که چشم انسان به عالم برزخ باز می شود.

در قیامت نیز فرشتگان وجود دارند، دسته ای از فرشتگان در بهشت جای دارند که به مؤمنان درود می فرستند:

زمر/73:

و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم .

نگاهبانان بهشت به آنان می گویند: درود بر شما، خوش آمدید.دسته ای دیگر به استقبال مؤمنان می روند:

انبیاء/103:

«و تتلقاهم الملائکة هذا یومکم .

و فرشتگان به پیشبازر آنان می روند (و به آنان می گویند)، امروز، روز شماست. دسته ای نیز، مسؤولان دوزخ اند، و از چیزهای عجیب که پذیرش آن علامت ایمان شناخته شده است و رد آن نشانه ی نفاق، عدد مسؤولان و موکلان دوزخ است که 19 تن می باشند:

مدثر/30:

علیها تسعة عشر .بر آن (موکل اند) 19 نفر.

گویا این مطلب در کتب آسمانی قبل از قرآن سترگ نیز بوده است و اهل کتاب آنرا می دانستند زیرا نزد پیامبر اسلام آمده و عدد آنرا پرسیده بوده اند تا ببیند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دانسته است یا نه.

باری، این فرشتگان به نام:

تحریم/6:

ملائکة غلاظ و شداد .

نامیده شده اند.

البته ممکن است که این 19 تن، فرماندهان دوزخ باشند و زیردست هر یک هزاران فرشته ی دیگر، وجود داشته باشند.

ضمنا از آیات مربوط دریافته می شود که فرشته ای نیز وجود دارد که اختیاردار کل دوزخ و نامش مالک است.

زخرف/77:

و نادوا یا مالک لیقض علینا ربک قال انکم ماکثون .

و بانگ برداشتند: ای مالک (بگو) پروردگارت کار ما را یکسره کند، گفت: شما ماندگارید!

موضوعات مرتبط: بهشت
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

تو در هر چکه از چهره باران ببین رویای رنگین کمان را

جزا و پاداش جنیان

 آیا جنیان هم در بهشت و جهنم ما جزای اعمالشان را می بینند یا در جای دیگر؟

در این باب جز استناد به ظواهر آیات و روایات راهی دیگر نداریم .

اما در مساله دوزخ آیات قرآن قائل به اشتراک دوزخ برای جنیان و انسان های کافر است . همچون آیه 13 سوره سجده: «و لکن حق القول منی لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعین; و لیکن وعده حق و حتمی من است که دوزخ را البته از (کافران) جن و انس پرسازم .»

یا در سوره جن آیات 14 و15 چنین آمده است: «و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا .»

در این آیه از زبان جنیان آمده است: «و برخی از ما مسلمانان و برخی قاسط (منحرف از راه دین و حق - کافر) هستند . پس آنان که مسلمانند رستگاری را پی جستند و اما منحرفین هیزم دوزخ اند .»

اما درباره بهشت از امام (ع) پرسیدند: آیا مؤمنین از جن به بهشت داخل می شوند . امام (ع) فرمود: نه، ولی برای خداوند باغ هایی بین بهشت و جهنم است که ایشان و فساق شیعه در آن جا خواهند بود . (1)

پی نوشت:

1 . سفینة البحار، محدث قمی، ج 1، ص 186 .

عبور از جهنم دنیا و اشتیاق به نعمت های بهشتی

موضوعات مرتبط: بهشت
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

هولناک ترین ساعت قیامت

شلوغ‌ترین طبقه جهنم کجاست و چه کسانی در آن هستند؟ / معرفی شلوغ‌ترین محل جهنم و افراد حاضر در آن

 

يكى از مواقع هولناك قيامت ساعتى است كه انسان از قبر خود بيرون مى آيد و اين ساعت يكى از آن سه ساعتى است كه سخت ترين ساعات و وحشتناكترين آنها براى فرزندان آدم است .
حق تعالى در سوره معارج فرمود:

 

موضوعات مرتبط: جهنم
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

قابل توجه کسانی که به وجود جهنم اعتقادی ندارند...

جهنم

موقعیت وحشتناک جهنم

 خداوند، موقعیت وحشتناک جهنم را بسیار هولناک ترسیم می کند، به گونه ای که هفت بند انسان از شنیدن آن به لرزه می افتد و قلبها وحشت زده می شوند تا گمراهان و تجاوزگران از خواب غفلت بیدار شده و دست از گناه و معصیت بکشند و بدانند که آفروزینه ی شعله جهنم انسانها و سنگها هستند. خداوند می فرماید:

 

موضوعات مرتبط: جهنم
برچسب‌ها: جهنم
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 7 / 1399

 

جهنم کمینگاه

 خداوند در سوره نبأ آیات 21 تا 25، جهنم را کمینگاه بزرگ معرفی می کند و می فرماید:

«إن جهنم کانت مرصادا* للطاغین مآبا * لابثین فیها أحقابا * لا یذوقون فیها بردا و لا شرابا * إلا حمیما و غساقا* جزاء وفاقا؛ جهنم کمینگاهى است بزرگ! و محل بازگشتى براى طغیانگران! مدتهاى طولانى در آن مى مانند. در آنجا نه چیز خنکى مى چشند، و نه نوشیدنى گوارایى.

 

موضوعات مرتبط: جهنم
برچسب‌ها: جهنم
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

ده خاطره خواندنی از جبهه

 


 

هرچه می‌گفتی چیزی دیگر جواب می‌داد. غیر ممکن بود مثل همه صریح وساده و همه فهم حرف بزند. بعد از عملیات بود، سراغ یکی از دوستان را از اوگرفتم چون احتمال می‌دادم که مجروح شده باشد،گفتم: «راستی فلانی کجاست؟» گفت بردنش «هوالشافی.» شستم خبردار شد که چیزیش شده و بردنش بیمارستان. بعد پرسیدم: «حال و روزش چطوره؟» گفت: «هوالباقی.»

 


 

 

سراپا وسعت دریا گرفتند  
 

همان مردان که در دل جا گرفتند

تمام خاطرات سبزشان ماند

 
 

به بام آسمان مأوا گرفتند

به دوش ما چه ماند ای دل، که وقتی  
  خدا را شاهدی تنها گرفتند
چه شد ای دل، که در این راه رفته  
 

جواز وصل را بی‌ما گرفتند

مگر مردان غریبی می‌پسندند

 
  غریبانه ره دریا گرفتند؟
خاطرات جبهه

با تبریک به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، آنچه پیش روی شماست گزیده ای از دریای خاطرات دوران دفاع مقدس است . باشد که قلب هایمان با یاد آن روزها آرامش یابد .

1-هرچه می‌گفتی چیزی دیگر جواب می‌داد. غیر ممکن بود مثل همه صریح وساده و همه فهم حرف بزند. بعد از عملیات بود، سراغ یکی از دوستان را از اوگرفتم چون احتمال می‌دادم که مجروح شده باشد،گفتم: «راستی فلانی کجاست؟» گفت بردنش «هوالشافی.» شستم خبردار شد که چیزیش شده و بردنش بیمارستان. بعد پرسیدم: «حال و روزش چطوره؟» گفت: «هوالباقی.» می‌خواست بگوید که وضعش خیلی وخیم است و مانده بودم بخندم یا گریه کنم.

 

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

اولین بار که رهبری به جبهه رفتند

اولین های دفاع مقدس

 


در اولین روزهای دفاع مقدس، با وجود اوضاع نابسامان جنگ، آیت الله خامنه ای عازم جبهه های نبرد شد تا با حضور خود بر اعتماد به نفس و طمأنینه ی رزمندگان اسلام بیفزاید و شور و شوق آنان را به جهاد و شهادت دو چندان کند.
ایشان درباره ی اولین حضور خود در جبهه چنین می فرماید...

 

رهبر وجبهه

روزهای حماسه و خون را پشت سر نهاده ایم و اینک در سایه مقاومت و پایداری، ستیز بی امان و به یادماندنی قهرمانان شهادت طلب، در ویرانه های به جا مانده از جنگ تحمیلی، مظاهر آبادانی و سازندگی را که ثمره تلاش ملتی مقاوم است، بر می افرازیم و به دنیا می گوییم: «ما می مانیم و فرو نمی شکنیم».

 

 

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

نسل سومی‌ها از دفاع مقدس می‌پرسند(1)

سوال اول:سلاح‌هایی که با آنها جنگیدیم متعلق به آمریکایی‌ها و به جا مانده از دوران شاه بود با این وصف آیا می‌توانیم بگوییم برای پیروزی در جنگ کار مهمی نکرده‌ایم؟

 

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

حکم تقلب در امتحان چيست

حکم شرعی ناشناخته برای متقلّبان

حکم شرعی ناشناخته برای متقلّبان اشاره:

آقا این دی و بهمن عجب ماهی است! از یک ‌طرف آغاز فصل سرما و از طرف دیگر هنگامه امتحانات پایان ترم و به قول بچه‌ها جزوه خوانی‌های نفس‌گیر! یعنی در این هیرو بیر از بچه دبستانی‌ها تا شاخ شمشادهای دانشگاهی که در طول سال معمولا به هرکاری غیر از تحصیل مشغولند با جزوه و کتاب و دفتر محشورند و معمولا از استادیوم و باشگاه و پارک گرفته تا مسجد و نمازجمعه و... این همراهی ترک نمی‌شود. اوضاع کنکوری‌ها که دیگر التماس دعایی است!

موضوعات مرتبط: مطالب جالب وخواندنی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

حضرت نوح


پیامبری که نامش 43 بار در قرآن آمده! پیامبری که نامش 43 بار در قرآن آمده! پیامبری که نامش 43 بار در قرآن آمده!

از برخى روایات استفاده مى شود كه نوح دو همسر داشت به نام «عمورة» و «رابعا» كه «رابعا» و فرزندش «كنعان» به حضرت نوح ایمان نیاوردند و سوار بر كشتى نشدند و هلاك گشتند .همسر دیگر او «عموره » با فرزندانش « سام » و « حام » و « یافث » به نوح ایمان داشتند و سوار بر كشتى شدند و نجات یافتند . قبر ایشان در نجف اشرف مى باشد

موضوعات مرتبط: مطالب جالب وخواندنی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

ارتباط با خدا


کد تماس با خدا کد تماس با خدا کد تماس با خدا

اشاره:

تنها خطی که همیشه آزاد است و به هیچ وجه اشغال نمی شود، خط ارتباطی با خداست. طرف دیگر این خط، همیشه یکی، چشم براه ماست. او همیشه گوش به زنگ است، مشکل از ماست که گاهی کد تماس با خدا را از یاد می بریم، و گرنه این کد همیشه آزاد است.

موضوعات مرتبط: مطالب جالب وخواندنی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399
فضای مجازی(1)

با فضای مجازی چه کار کنیم؟

فضای مجازی محل امتحان‌ها و تکلیف‌های جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایش‌های انسان در قرون و اعصار گذشته ندارند، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه می‌توان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه می‌توان به راحتی از آسیب‌هایش در امان بود. همۀ دنیا همینطور است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات مرتبط: فضای مجازی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

در ارتباط با خطرات فضای مجازی، نباید صرفاً منفعلانه برخورد کنیم

در ارتباط با خطرات فضای مجازی، نباید صرفاً منفعلانه برخورد کنیم؛ باید ضمن محافظت از آنچه می‌خواهند از ما بگیرند، از فرصتهای این فضا استفاده کنیم. وقتی به فرصت‌های فضای مجازی نگاه می‌کنیم، به سهولت درمی‌یابیم چقدر جای این فناوری برای افزایش هدایت بشر و نجات انسان‌ها خالی بود، و... شاید این فرصت‌ها یکی از زمینه‌های پدید آمدن مقدمات ظهور باشد.

 

 

 
موضوعات مرتبط: فضای مجازی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 4 / 7 / 1399

«فضای مجازی» فرصتی است که بفهمیم چقدر عاشق خداییم یا چقدر خودخواه؟


فضای مجازی فرصتی است برای آنکه میزان درک خود از حقایق ناب دینی را ارزیابی کنیم، و بخشی از درک خود را به دیگران منتقل کنیم. گاهی در جریان انتقال معرفت دینی خودمان به دیگران است که می‌فهمیم چقدر می‌فهمیم. و نیز فرصتی است برای اینکه بفهمیم چقدر عاشق دین خدا و اولیاء خدا هستیم و یا چقدر خودخواهیم و بی‌خیال خدمت به دین.

 

 
 
موضوعات مرتبط: فضای مجازی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399
(¯*|♥|*¯)  دوران سرخ عاشقي{ ويژه نامه گراميداشت هفته دفاع مقدس}(¯*|♥|*¯)

بركات جنگ تحميلى

جنگ يك مسأله‏اى بود كه انسان خيال مى‏كرد كه يك هائله‏اى است براى ما و يك مسأله‏اى است بسيار مهم لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود، آن انسجامى كه در اثر جنگ، بين همه قشرها پيدا شد و آن معناى روحانى و معنوى‏اى كه در خود سربازان عزيز از ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاونى كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مسأله‏اى كه در ايران است با همه مسائل جداست.اينجا از باب اينكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چيزهائى كه بر ضد اين نهضت و بر ضد اين انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مى‏شود و انشاء الله اين هم به زودى حل خواهد شد. (16)

 

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399
(¯*|♥|*¯)  دوران سرخ عاشقي{ ويژه نامه گراميداشت هفته دفاع مقدس}(¯*|♥|*¯)



رؤياي فتح سه روزه
 

نيروي زميني ارتش عراق تهاجم خود را در سه محور شمالي، مياني و جنوبي آغاز كرد؛ ولي علي رغم تصور خود در تصرف سريع شهرها، با مقاومت نيروهاي مردمي، يگان‌هاي ارتش و نيروهاي سپاه روبه‌رو شد. در جبهه مياني سپاه دوم عراق در سه محور مهران، نفت‌شهر، و قصرشيرين وارد عمل شد تا ضمن دسترسي به تنگه پاتاق و تأمين امنيت بغداد از طريق سرپل ذهاب و قصرشيرين،‌ به سمت گيلانغرب پيش‌روي كند. پيش‌روي نيروهاي عراقي در حالي بود كه شهرهاي مرزي، خطوط دفاعي و پايگاه‌هاي نظامي در اين مناطق به طور مستمر توسط هواپيماهاي عراقي و آتش توپخانه بمباران مي‌شد. در اين محور در ششم مهرماه 1359، در كنار مقاومت مردم و نيروهاي سپاه در مقابل هجوم دشمن به شهر، خلبانان هوانيروز ارتش به فرماندهي شهيد شيرودي، عقبه يگان‌هاي دشمن را منهدم كردند و بدين ترتيب نيروهاي دشمن از شهر عقب رانده شدند. در جبهه شمالي، سپاه يكم عراق مأموريت داشت ضمن حفاظت منطقه و كنترل معارضان كرد عراقي، نيروهاي ضدانقلاب را به منظور تجريه كردستان و بخش جنوبي آذربايجان غربي تجهيز، تقويت و پشتيباني كند.




(¯*|♥|*¯)  دوران سرخ عاشقي{ ويژه نامه گراميداشت هفته دفاع مقدس}(¯*|♥|*¯)
موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399

 

چرا ایستادیم ؟

 


دور از واقع نیست اگر بگوییم بیش از نیمی از تاریخ این سرزمین به جنگ‌های گرم و كشمكش‌های سرد گذشته است. هنوز غبار سم اسبان مغول، ننشسته بود كه تیموریان تاختند، و پس از آن غُزها و سپس صلیبیون و از آن پس عثمانی‌های آناتولی و چندی بعد، سپاه دریایی پرتغال و بلژیك از جنوب، و آنگاه روس و انگلیس و ... . چنین است كه در جویبار سرنوشت این ملت مظلوم، هماره خون جاری بوده است، و بدین روی بر بام حیاتشان همیشه پرچم مقاومت در رقص و اهتزاز
 
 

موضوعات مرتبط: دفاع مقدس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399

قضيه عنسبه و متهم

 

بعد از واقعه صفين حزبى بنام خوارج بوجود آمد در زمان حجاج بن يوسف، جمعى را به اتهام وابستگى به اين حزب دستگير كردند و براى مجازات نزد حجاج آوردند كه به وضع آنان رسيدگى كند و مجازات نمايد.

حجاج همه را مجازات كرد، نوبت به نفر آخرى رسيد موذن اذان گفت: موقع نماز حجاج از جا حركت نمود و متهم را به يكى از حضار مجلس كه بنام عنسبه بود سپرد، گفت: امشب او را پيش خود نگهدار فردا صبح بياور مجازات كنم.

عنسبه با او از عمارت خارج شد در بين راه متهم به عنسبه گفت: آيا مى‏توان به تو اميد خير داشت؟ عنسبه گفت: توفيق شود قدمى برمى‏دارم.

متهم گفت: بخدا قسم من از خوارج نيستم و بر كسى خروج نكرده‏ام و با كسى جنگ نكرده‏ام، به من ستم كرده‏اند، اميدوارم خداوند لطف كند به حال من تمناى من اين است كه اجازه دهيد امشب بروم پيش عيال و فرزندانم و از آنها وداع كنم و كارهايم را درست كنم، فردا اول وقت بيايم.

عنسبه مى‏گويد: من از اين حرف خنده‏ام گرفت و جواب ندادم، دوباره او تكرار كرد و اين دفعه تقاضاى او در من اثر كرد، به دلم افتاد كه خوب است به خداوند اعتماد كنم و او را رها نمايم، گفتم: برو ولى فردا اول وقت بيا.

متهم گفت: عهد كردم كه فردا اول وقت پيش شما هستم، متهم رفت تا از چشمم دور شد، به خود آمدم و از كرده خود ناراحت شدم و با خود گفتم: چرا خودم را در معرض غضب حجاج قرار دادم؟ با ناراحتى به منزل رفتم قصه را به عيال تعريف و در ميان گذاشتم، ايشان من را ملامت و سرزنش كرد، تا صبح نخوابيدم، مانند انسان مار گزيده و يا فرزند مرده به خود مى‏پيچيدم تا صبح شد، ديدم متهم اول وقت آمد تعجب كردم و گفتم: چرا آمدى؟

گفت: كسى كه خدا را گواه بگيرد نقض عهد و پيمان نمى‏كند، او را به دارالاماره نزد حجاج بردم و جريان را نقل كردم، حجاج تعجب كرد از ايمان اين مرد كه چطور برگشته و آمده، آنگاه حجاج روى كرد به عنسبه، گفت: دوست دارى او را به تو ببخشم؟

گفت: بلى ممنونم، حجاج متهم را بخشيد به عنسبه و او از قتل حتمى نجات پيدا كرد عنسبه با كمال خوشحالى از دارالعماره متهم را بيرون آورده و آزاد كرد و او بدون اينكه از عنسبه تشكر و قدردانى كند رفت، عنسبه بسيار ناراحت شد، گفت: اين مرد ديوانه است و الا تشكر مى‏كرد.

لكن فردا متهم دوباره پيش عنسبه آمد و از او قدردانى و تشكر كرد و گفت: نجات دهنده من خداوند مهربان بود و تو وسيله اين كار بودى، اگر ديروز من از تو قدردانى مى‏كردم تو را شريك نعمت خداوند قرار مى‏دادم و اين كار درست نبود و لذا اول تشكر حق تعالى را بجاى آوردم و بعد هم امروز آمدم از شما قدردانى نمايم و عذر خواهى كرد و رفت‏(309).

ان الله لا يخلف الميعاد(310) خداوند خلف وعده نمى‏فرمايد، آن كسى كه در عهد خود ثابت است به يكى از صفات الهى متصف است.

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرت ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399

Related image

داستان صلوات

  رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
    بسيار ياد كردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود.
   
 

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرت ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 3 / 7 / 1399

امام سجاد (ع) تنها سفیر بازمانده، از کربلا تا شهادت

امام چهارم (عليه السلام) و گريه او براى تاريكى قبر

امام سجاد حضرت زين العابدين در زمينه قبر چه مى‏فرمايد و چگونه اشكش جارى مى‏شود مى‏فرمايد:

فمالى لا ابكى لخروجى نفسى ابكى لظلمه قبرى ابكى لضيق لحدى ابكى لسوال منكر و نكير اياى ابكى لخروجى من قبرى عريانا دليلا حاملا ثقلى على ظهورى انظر مره عن يمينى و اخرى عن شمالى اذ الخلايق فى شان غير شان‏(#)

چرا گريه نكنم، گريه مى‏كنم براى خروج روح من، گريه مى‏كنم براى تاريكى قبرم، گريه مى‏كنم براى تنگى لحد، گريه مى‏كنم براى سوال نكير و منكر عليهما السلام، گريه مى‏كنم براى آن روزى كه از قبر بيرون مى‏آيم در حالى كه برهنه و خار و ذليل و بار سنگين اعمالم را بر پشت گرفته‏ام گاهى به جانب راست خود مى‏نگرم و گاهى به جانب چپ خود در آنحال كه خلايق همه به كارى غير كار من مشغولند.

خلاصه آن كارهايى كه در دنيا به واسطه پول يا سفارش يا واسطه انجام مى‏شود بعد از مردن از اينها ديگر نفعى براى احدى نيست و الا آخرت همان دنيا است روز قيامت سرمايه ايمان است و تقوى است و قلب پاك است.

جنابعالى گاهى مى‏خوانى مناجات حضرت امير المومنين (عليه السلام) را ببينيد درباره توشه آخرت چه كلمات دلسوزى و چه بيان شيرينى و با اشك ريزانى و انسان را بيدار و توجهش را به عالم ديگر سوق مى‏دهد.

#
گفتار امام سجاد در اواسط دعاى ابو حمزه ثمالى (رضى الله عنه).

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرت ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی